از دیدگاه حضرت زهرا(ع)(3)
قالت فاطمه الزهرا (ع): آنچه برای زنان، نیکوست این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را ننگرند.
نویسندگان:
مرضیه نصرتی*
زهرا امی**
مرضیه نصرتی*
زهرا امی**
حجاب
قالت فاطمه الزهرا (ع): «خیر للنساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال»(قمی،1376،ص256)؛ آنچه برای زنان، نیکوست این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را ننگرند. البته شایان ذکر است که منظور بانوی بزرگ اسلام نگاه جنسیتی به زن است نه نگاه انسانی.قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید می فرماید: حجاب عبارت است از احترام گزاردن و حرمت قایل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. از این رو، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز می داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی بهره اند.(جواد آملی،1381،ص413)
اصل تستر ظاهر و دارا بودن صفت کمالی عفاف برای زن مؤمن، یکی از وظایف دینی و انسانی به شمار می رود که زنان مسلمان برای حفظ تقوا و کسب رضایت خدا و رسول خدا (ص) و ابراز بندگی خدا و از طرفی، برای حفظ امنیت اخلاقی اجتماع باید ملتزم به آن باشند.(نیلی پور، 1385،ص249)
حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است حجاب را یک بند بداند، و حال آنکه قرآن کریم وقتی مسئله لزوم حجاب را بازگو می کند، علت و فلسفه حجاب را چنین بیان می فرماید: «ذلک ادنی یعرفن فلا یؤذین»(احزاب:59)؛ یعنی پوشاندن همه بدن به شناخته شدن این موضوع نزدیک است که اهل عفت و حجاب و صلاح و سداد می باشد. در نتیجه، وقتی به این عنوان معروف شوند،
دیگر مورد اذیت واقع نمی گردند؛ یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنان نمی شوند. (طباطبایی، [بی تا]، ص510) این مسئله برای این است که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند؛ چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.(جوادی آملی، 1381، ص438)
از دیدگاه اسلام، فعال بودن زنان در عرصه سیاست و اجتماع امری معقول است و با ارائه چارچوب و ضوابط، این حضور در عین تحکم نقش منطقی و مثبت زنان در جامعه، بخصوص در مسئولیت پذیری های جمعی، از اهمیت نقش های دیگری که کسی غیر از زنان نمی تواند آنها را به خوبی ایفا کند نیز غافل نبوده است، حال آنکه امروزه متأسفانه، در بیشتر موارد، ضرورت های حرفه ای حالت غالب به خود می گیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده می شود. حضور حضرت زهرا(ع) در مسجد مدینه و خواندن خطبه در دفاع از ولایت و همچنین در پشت جبهه برای درمان بیماران، مهر تأییدی است بر چنین حضوری.
عدم توجه به اصول و ضوابط و چارچوب اصلی این حضور ضابطه مند باعث شده علی رغم تمام تلاش ها برای مساوات، زنان در بیماری های قلبی، جرایم، و دخانیات هم فاصله خود را با مردان کم کرده و بخواهند در این سطح هم به مساوات برسند!
بسی مایه تعجب و تأسف است که در نگرش های جامعه شناختی فمینیستی، تلاش می شود توجیه مناسبی برای میزان کمتر جرایم زنان پیدا نمایند. آنان معتقدند: اگر زنان کمتر از مردان مرتکب جرایم اجتماعی می شوند، به این خاطر است که دختران در فرایند اجتماعی شدن خود، بیش از پسران خویشتن داری را می آموزند. آموزش رفتارهای خاص زنانه، امری است که بعد ها ارتکاب جرم، بخصوص رفتارهای خشونت آمیز را برای دختران و زنان مشکل و بعید می سازد. طبیعی است که اگر آموزش از جنسیت فارغ گردد، تفاوت مزبور نیز رفع خواهد شد.(فریبا علاسوند و انصاری،1383،ص78)
شیوه های تربیتی فاطمه (ع)
خانه حضرت زهرا (ع) یکی از بزرگ ترین دانشگاه های انسان سازی است که با رعایت و ملاحظه همه جنبه های تربیتی، بالاترین و موفق ترین چهره های انسانی را تربیت نموده و به جامعه بشریت ارائه داده است. تحمل بالای فرزند داری و تربیت صحیح آنان، شیر دادن فرزندان، تهیه لوازم بچه داری (گهواره)، رسیدن به انواع موقعیت های خانوادگی، و سرودن شعر برای فرزندان و حتی پدر و شوهر، از مواردی بودکه ایشان بدان اهتمام می ورزید و همچنان رویکرد توحیدی بر این حوزه از زندگی ایشان سایه افکنده بود. وقتی پیامبر (ص) از خبر شهادت امام حسین (ع) او را آگاه کرد، کلمه استرجاع را خواند و گریست و فرمود: «سلمت و رضیت و توکلت علی الله.»(کوفی، 1410ق، ص55)1. بازی با فرندان: یکی از نیازهای طبیعی کودکان بازی کردن و بازی دادن آنهاست. این لحظطه از لحظه های بسیار شیرین برای کودکان است. بازی در این دوران به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته اوست و همچنین در پرورش نیروی ابداع و ابتکار کودک بی نهایت مؤثر است. حضرت زهرا(ع) فرزندان خود را به بازی و مسابقه تشویق می کرد و گاهی با آنان به بازی مشغول می شد و با حرکت ها و گفتارهای شیرین مادرانه و بالا و پایین انداختن فرزندانش، از احساسات پاک مادری سیراب می نمود. علی رغم اینکه ظهور اسلام در محیطی کاملاً بی فرهنگ و دور از تمدن بود. اما برنامه و شیوه های ارائه شده از طرف اولیای دین متمدن ترین رفتار بود.
2. آموزش هنگام بازی: بانوی بزرگ اسلام هنگام بازی با کودکانش آداب زندگی و روحیه تعبد را زنده می کرد و در قالب شعر آن را مطرح می نمود. برای امام حسن(ع) این شعر را می خواند:
اشبه اباک یا حسن واخلع عن الحق الرسن واعبد الها دالمنن و لا توال ذالاحن
ترجمه: پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایی را بپرست که صاحب نعمت های متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن.(مجلسی،1404ق،ص286)
و هنگام بازی با امام حسین (ع) می فرمود: «انت شبیه بابی لست شبیها بعلی»؛ تو به پدرم پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری. این بیت موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) می شد.(همان)
از این قطعات تاریخی می توان استفاده نمود که علی رغم تمام مشکلات و گرفتاری های موجود، در برخورد با کودکان خود را خوشحال و خندان نشان می دادند. این لازمه جوانمردی است که انسان گرفتارهای خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد. بدن تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانواده هایی هستند از روانی سالم، روحیه ای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.
3. ایجاد روحیه جهادی و دشمن ستیزی در فرزندان: نمونه آن، تربیت جنگاوران و مجاهدانی همچون امام حسن و امام حسین و زینب کبری (ع) است.
4.ایجاد روحیه انفاق و بخشش گروهی و خانوادگی در فرزندان: نمونه بارز آن، انفاق قرص های نان همه اعضاء خانواده به یتیم، اسیر و مسکین است که نقل قصه آن را سوره «انسان» به تفصیل آمده است.
5. سفارش به امیرالمؤمنین (ع) درباره حفاظت از فرزندان، «قالت فاطمة (ع) اوصیک فی ولدی خیرا»(دشتی،1384،ص140)؛ درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم.
6. تعلیم مردم دوستی، رعایت حقوق همسایگان و دیگرگرایی به فرزندان خود حتی در مقام مناجات و دعا: امام حسن(ع) می فرماید: شبی مادرم تا اذان صبح در حال دعا بود و مدام در مورد همسایگان دعا نمود و چون از علت آن سؤال کردم فرمود: «یا بنی الجار ثم الدار»؛ ای پسرم، اول همسایگان بعد اهل خانه.(همان،ج77،ص149)
7. رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و دقت دادن به اصل عدالت در قضاوت: روزی حضرت زهرا(ع) در مقام قضاوت مسابقه خطاطی امام حسن و امام حسین (ع) قرار گرفته بود. آنان اصرار داشتند که مادر بهترین خط را انتخاب نماید. حضرت با خود می گفت: من چه می توانم بکنم و چگونه میان دو کودکم داوری کنم؟ سرانجام به فکرش رسید قضاوت نهایی را به تلاش خودشان مربوط سازد. فرمود: «یا قرتی عینی انی اقطع قلادتی علی راسکما وانشر بینکما جواهر هذه القلاده فمن اخذ منها اکثر فخطه و احسن و تکون قوته اکثر»؛ ای نور دیدگانم! من دانه های این گردنبند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می ریزم و میان شما دانه های گردنبند را پخش می نمایم، هر کدام از شما دانه های بیشتری بگیرد، خط او بهتر است.
8. مأنوس نمودن فرزندان با مسجد و نماز و دقت در گفتارهای پیامبر(ص) و تشویق تمرین و تربیت عبادی و دینی فرزندان: یکی از محورهایی که حضرت زهرا(ع) بدان توجه و تأکید داشتند. بعد پرستش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود.
تقویت حس و پرستش یکی از گرایش های فطری انسان است، این گرایش خارج از وجود انسان نیست، بلکه در عمق جان و ضمیر او ریشه دارد و اگر جز این بود، اساساً ایمان و خداپرستی تحقق نمی یافت. بنابراین، مربیان الهی خداپرستی را القا نکردند، بلکه با شیوه های نظری و عملی به پرورش این نهال فطری پرداختند. بهترین زمان برای پرورش این حس دوران کودکی می باشد.(رهبر و رحیمیان، 1380، ص89)
آن حضرت شوق بندگی و خضوع در برابر معبود را از همان دوران کودکی در جان فرزندان خود تقویت نمود و آنان را چنان تربیت کرد که بهترین کارها را عبادت خداوند بدانند و از آن بالاترین لذت ها را ببرند. دخت گرامی پیامبر(ص)بر این مطلب تأکید داشتند که باید بچه ها را از کودکی به انجام تکالیف فرا خواندو آنان را به خدا پیوند داد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیفشاند تا انجام تکالیف برای آنان نه تنها رنج و مشقتی نداشته باشد، بلکه با شوق و اشتیاق به استقبال آن بروند.
9.بوسیدن و ملاطفت کودکان: همچنان که ارضای غرایز، منشا احساس لذت برای انسان است، ارضای عواطف انسانی نیز با خود لذتی به همراه دارد، اما لذتی که از این راه حاصل می شود با آنچه در مورد غرایز وجود دارد، در نوع خود متفاوت است. محبت به عنوان یک نیاز اصیل روحی ، در زندگی انسان و تأمین سلامت روحی و روانی او نقش بسزایی دارد و به آن حلاوت خاصی می دهد.
(سادات،1382، ص108)
عاطفه انجذابی است نفسانی که یک انسان نسبت به انسانی دیگر در خود احساس می کند و می توان آن را به رابطه بین آهن و آهن ربا تشبیه نمود. عواطف طبیعی یکی از اقسام عاطفه است که مصداق روشن آن، روابط خانوادگی، و قوی تر از آن رابطه مادر و فرزندی و پدر و فرزندی است.(مصباح یزدی،1376، ص329)
یکی از مظاهر ابراز عواطف و یکی از بهترین راه های ایجاد ارتباط عاطفی، بوسیدن فرد مورد علاقه است که می تواند در بردارنده چند گونه پیام باشد و از حسنات و اعمال عبادی به حساب می آید. بوسه های مکرر پیامبر (ص) بر دست و بازو و سینه زهرا(ع) را می توان مظهری از این ابراز ارادت و تبادل محبت و عواطف دانست و نیز بوسه های مکرر فاطمه زهرا(ع) بر فرزندان خود و تأکید قولی و عملی بر این رفتار بیانگر لزوم عواطف و ایجاد ارتباط عاطفی با نزدیکان از طریق بوسیدن و بوییدن می باشد.(نیلی پور، 1385، ص180-182)
اصولاً به زبان آوردن مهر، مایه تحکیم پیوند تربیتی است و حفظ این پیوند، لازمه و زمینه تأثیرگذاری مربی و متربی است. مربی با بیان محبت خویش نسبت به متربی، او را دلبسته خویش می گرداند. این دلبستگی، بسیار قدرتمند و کارساز است و می توان با تکیه بر آن، فرد را آماده و بلکه طالب به دوش گرفتن تکالیف ساخت.(باقری،1388، ص231)
از این رو، در توصیه های اسلامی، بر به زبان آوردن مهر تأکید شده است. به گونه ای که در کتب روایی، بابی تحت عنوان «آگاهاندن دوستان از محبت به آنها»(اخبار الرجل اخاه بحبه) وارد شده است.
امام صادق (ع) فرمودند: «اذا احببت رجلاً فاخبره بذلک فانه اثبت للمودة بینکما»؛ هر گاه محبت کسی در دل داشتی، او را از این محیت باخبر کن، که این آگاهی، دوستی و مودت شما را استوارتر خواهد کرد.(کلینی، [بی تا]، باب اخبار الرجل اخاه بحبه، ص458)
براساس تحقیقات روان شناسان اجتماعی و روان کاوان درباره کودکان از جوامع مختلف، کمبود یا عدم محبت عواقب خطرناکی را برای فرد و جامعه به بار می آورد. اطفالی که در دوره کودکی محبت نبینند، در بزرگی خشن، ناهموار و عقده ای می شوند. همچنین به بیماری های جسمی و بیماری های روانی همچون بدبینی، پر توقعی، یأس، زودرنجی، و نارضایتی مبتلا می گردند و منشأ بسیاری از شرارت ها و جنایت های کودکان، نوجوانان و حتی بزرگ سالان می شوند.(قائمی،1355،ص178)
مشمولان شفاعت حضرت فاطمه (ع)
به عنوان حسن ختام، به حدیثی از پیامبر (ص) که به بیان یکی از ضوابط تأثیر گذار در روابط خانواده پرداخته است اشاره می نماییم و آن اینکه یکی از ملاک های شفاعت حضرت زهرا(ع) اطاعت زن از شوهر است. رسول اکرم (ص) در این رابطه فرمودند: هر زنی که نمازهای واجب را ادا کند و روزه رمضان را بگیرد و در صورت استطاعت به حج برود و زکات مالش را بپردازد و اطاعت شوهرش را بکند و علی را پس از من ولی خویش بداند، به شفاعت دخترم به بهشت می رود. (مجلسی، 1404ق،ج8،ص58)همچنین مولا علی (ع) فرمودند: بهترین زنان پنج نفرند: آسان گیر، نرم خو، آماده به خدمت که چون شوهرش به او خشمگین شود تا او را از خودش راضی نسازد آسایش نداشته باشد، و زنی که در غیاب شوهر حیثیت و آبرو و خانه و شرف او را نگه دارد.(همان، ج8، ص58) باید توجه داشت که خانواده در اسلام دارای جایگاه خاصی است و استحکام خانواده مرهون ضوابطی است که بر خانواده حاکم است؛ از جمله، تقسیم کار، شرح وظایف، رعایت جایگاه ها، و ارتباطات اعضای خانواده. دلیل تأکید حضرت زهرا(ع) درباره اطاعت زن از شوهر، اهمیت دادن به کانون خانواده است.
البته باید توجه داشت که اطاعت زن از شوهر نباید مستمسکی برای سوء استفاده مردان قرار گیرد و آن را نشانه فقر معنوی زن بدانند، بلکه همان گونه که در ادارات، وزارتخانه ها و...این نوع مدیریت لازمه یک مسئولیت اجرایی است، در خانواده نیز چنین است.
نتیجه
با توجه به جایگاه حساس و بنیادی خانواده، ابتدا زوجین باید به اهداف ازدواج توجه داشته باشند و برنامه های خود را برای رسیدن به آن اهداف تنظیم نمایند. حضرت زهرا(ع) به نقش محوری زن اشاره دارد؛ مدیریت داخلی خانه، اعم از همسرداری، تربیت فرزندان، و کارهای خانه را به عهده زن می گذارد. به همین دلیل، از تقسیم کار توسط پیامبر (ص) راضی و خوشحال می شود.از دیدگاه بانوی دو عالم، حضور زن در اجتماع با اولویت دادن او به خانه و فرزندان، آن هم با پوشش مناسب بلامانع است و حجاب خود راه کاری است برای حضور مناسب او در جامعه. علاوه بر آن، حجاب وسیله ای است برای تحکیم نظام خانواده و راهی برای کنترل حس تبرج در زن.
تدبیر زن در خانه و مهارت حفظ آن، از ارکان بقای خانواده می باشد. از این رو، قناعت، تحمل سختی ها، شکایت نکردن و فوق توان مرد انتظار نداشتن از ویژگی های بارز حضرت زهرا(ع) می باشد.
ویژگی های جنسیتی زن و مرد باعث تفاوت هایی در آن دو شده است که حضورشان را در اجتماع بزرگ و مسئولیتشان را در جامعه کوچک (خانواده) متفاوت نموده و نقش هایی متناسب با آن تمایزات، به آنها واگذار شده است، البته این مسئله باعث بروز شبهاتی شده است که نتیجه کج فهمی می باشد.
پینوشتها:
* مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، گروه معارف و قرآن و عترت
منابعقرآن کریم: ترجمه الهی قمشه ای
1. احمدیان، ابراهیم(ترجمه)؛ نهج الفصاحه؛ چ4، قم: گلستان ادب، 1386ش.
2. اربلی (محدث)، علی بن عیسی؛ کشف الغمه؛ تبریز: بنی هاشمی، 1381ق.
3. انصاری زنجانی، اسماعیل؛ الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا؛ قم:نشر قم، 1428ق.
4. باقری، خسرو؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی؛ تهران: مدرسه، 1388ش
5. بهزاد پور، سیمیندخت؛ نقش حجاب در توسعه؛ تهران: زعیم، [بی تا].
6. احمدی جلفایی، حمید؛ صحیفه فاطمیه، چ8، قم: آستانه مقدسه، زائر، 1386ش.
7. جوادی آملی، عبدالله؛ زن در آیینه جمال و جلال؛ چ5، قم: مرکز نشر اسراء،1381ش.
8. حر عاملی، محمد بن حسین؛ وسائل الشیعه؛ قم: الاسلامیه، 1387ش.
9. دشتی، محمد، نهج الحیاة: فرهنگ سخنان حضرت فاطمه؛ قم: امیرالمؤمنین،1384.
10. رضایی، موسی؛ خانواده و نگرشی نو به تعلیم و تربیت فرزندان؛ چ3؛ تهران:دانش پرور، 1388ش.
11. رهبر، محمد تقی و محمد حسن رحیمیان؛ اخلاق و تربیت اسلامی؛ چ7، تهران: سمت، 1380ش.
12. سادات، محمد علی؛ اخلاق اسلامی؛ چ30، تهران: سمت، 1380ش.
13. شیخ الاسلامی، حسین؛ مسند فاطمه زهرا؛ قم: دفتر تبلیغات اسلامی. [بی ت].
14. شیخ بهایی، محمد بن حسین؛ مفتاح الفلاح؛ قم: دارالکتب الاسلامی، 1411ق.
15. طباطبایی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ ترجمه محمد باقر موسوی همدانی؛ قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، [بی تا].
16. علاسوند، فریبا و حمیده انصاری؛ نقد کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان؛ چ2، قم: حوزه (مرکز مدیریت)، 1383ش.
17. فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصصاح السته:[بی تا]، نشر الاسلامیه، 1410ق.
18. قائمی، علی؛ خانواده و تربیت کودکان؛ تهران: برآبادی، 1355ش.
19. قطعنامه شماره 34/ 180، مجمع عمومی سازمان ملل متحده مصوبه 1979/ 27آذر 1378.
20. قمی، عباس؛ منتهی الامال؛ چ10، قم: هجرت، 1376ش.
21. قیومی، محمد جواد؛ صحیفة الزهرا؛ قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374ش.
22. کلینی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی؛ ترجمه سید جواد مصطفوی، قم: علمیه الاسلامیه[ّبی تا].
23. کوفی، فرات بن کوفی؛ تفسیر فرات الکوفی؛ تهران: وزارت الثقافة و الارشاد الاسلامی، مؤسسة الطباعة و النشر،1410ق.
24. مجلسی،محمد باقر؛ بحارالانوار؛بیروت: مؤسسة الوفا،1404ق.
25. مصباح محمد تقی، اخلاق در قرآن؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) 1376ش.
26. زمانی، مصطفی (ترجمه)؛ نهج البلاغه؛ چ3؛ قم: نبوی،1373ش.
27. مطهری، مرتضی؛ نظام حقوقی زن در اسلام، چ31، تهران: صدرا،1380ش.
28. معین الاسلام، مریم و ناهید طیبی؛ روان شناسی زن در نهج البلاغه؛ چ3؛ قم: بهشت بینش،1383ش.
29. نیلی پور، مهدی؛ فرهنگ فاطمیه(الفبای شخصیتی حضرت زهرا (ع)؛ چ5، اصفهان، مرکز فرهنگی شهید مدرس، 1385ش.
فصلنامه علمی- ترویجی مباحث بانوان شیعه شماره-24
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}